تئاتر

تئاتر چیست؟

یکی از انواع هنرهای نمایشی است که به صورت مشارکتی و زنده انجام می‌شود و بازیگران آن، یک رخداد واقعی یا تصویر ذهنی را در محلی خاص و معین اجرا می‌کنند.
“تئاتر”  یک هنر دراماتیک است که از پنج قرن قبل از میلاد مسیح در یونان باستان و روم به وجود آمده است. تئاتر یک نظام سازمان یافته هنری است که پیش از هر چیز به متن، نمایشنامه، کارگردان ، بازیگر، صحنه آرایی، موسیقی، نور پردازی و… نیازمند است.

 

اولین سالن آمفی تئاتر ایران کجا ساخته شد؟

“سالن تئاتر آرامیان” در سال ۱۹۱۵ میلادی و توسط مسیو آرامیان که خود یکی از بازیگران و مترجمان نمایش بود، در تبریز، به عنوان اولین سالن آمفی تئاتر در ایران تاسیس شد.

 

انواع نمایش‌های ایرانی

تعزیه: نوعی مراسم مذهبی و سوگواری که در ایام محرم اجرا می‌گردد.

تقلید: معادلی برای کمدی است و به رغم ورود ارزش‌های مذهبی و اخلاقی به آن بصورت یک نمایش غیر مذهبی باقی ماند.

خیمه شب بازی: نمایش عروسکی است که در ایران از تنوع وسیعی برخوردار است.

معرکه: نمایش‌های انفرادی ایران است بطوریکه یک نفر بایستد و گروهی از مردم دور آن فرد جمع شده و فرد معرکه‌گیر هنر خود را به نمایش گذارد، مثل: مداحان، افسانکه‌گویان، کشتی‌گیران و….

نقالی: گفتن حکایت یا داستان را نقالی گویند که نقال باید صدای خوش، حافظه قوی، تسلط به شعر و شاعری و… داشته باشد.

نقاشی و نقالی: معلوم نیست کی و چگونه و تحت تاثیر چه چیزی نقالان مذهبی و غیرمذهبی داستان گویی خود را با نقاشی آمیختند، آنها از پرده‎‌هایی استفاده می‌کردند که داستان‌های کوچک یا بزرگی بر روی آن‌ها نقاشی شده بود.

 

تعزیه، نقالی، خیمه‌شب‌بازی و…می‌توانند به عنوان رویدادهای گردشگری در یک مقصد شناخته شوند که گردشگران زیادی برای دیدن آن‌ها به آن مقصد سفرکنند.

 

پوشاک ایرانیان

  1. دوران کهن و عیلامی

منابع اولیه برای پوشاکشان مستقیما از طبیعت به دست می‌آمد. علاوه‌بر پشم گوسفند، بذرک یا گیاه کتان نیز برای استفاده از ساقه‌اش جهت تولید کتان کاشه می‌شد. مسلما آنها در فصول سرد لباس‌های گرم‌تر می‌پوشیدند. مردان عمدتا در قسمت بالا تنه برهنه بودند و تن‌پوشی دامن مانند در کمر گره می‌خورد می‌پوشیدند. زنان ردایی بلند از شانه تا زانو تن می‌کردند که معمولا شانه و بازوی راست لخت رها می‌شد.

مردان هم ریش و موی بلند داشتند و هم اصلاح می‌کردند.زنان موهای بلندی داشتند که آنها را می‌بافتند و دور سر خود می‌پیچیدند.

زنان مرفه لباس‌های رنگی و درخشان می‌پوشیدند. هم مردان و هم زنان گوشواره و گردنبند طلا و نقره استفاده می‌نمودند. سنگ‌های قیمتی و درخشان نیز در ساخت زیورآلات آنها به کار می‌رفته، که لاجورد و عقیق از جمله آنها بوده است.

  1. مادها و پارس‌ها

لباس‌ مادها و پارس‌ها یکسان بوده و به گفته برخی نویسندگان و مورخان کهن پارس‌ها هم لباس‌هایی مانند همان پوشاک مادها به تن می‌کردند.

لباس مادها‌

اما آنچه مسلم است لباس‌ منسوب به مادها دوختی ساده‌تر و از الگویی نسبتا تنگ و چسبان پیروی می‌کرده؛ به جبه بلند و آستین دار و آستینی حاشیه‌دار و بندینک آن که در جلو گره می‌خورد، پیراهن‌های دامن ‌دار با کمربند، و کلاه‌های ساده نمدی و کفش‌های ساقه کوتاه زبانه دار.  به نظر برخی از پژوهشگران نوع لباس مادها مناسب آب و هوای سرد و سوارکاری در کوهستان است و جنس آنها را چرم دانسته‌اند و در حالی که برخی آنها را پارچه‌ای تلقی کردند.

لباس پارس‌ها

برعکس سبک لباس پارسیان فراخ و گشاد همراه با چین‌های فراوان بوده و ترکیبی مفصل‌تر داشته است. نوع کلاه، پیراهن آستین‌دار پرچین و شکنج، دامن‌ها با چین‌های راسته در پهلو و کفش‌های ساقه کوتاه؛ یقه گرد و یقه هفت.

گروهی گشاد، آزاد و پر چین بودن لباس پارس‌ها را مناسب آب و هوای گرم و خشک دانسته‌اند.

از روی رنگ لباس‌شان می‌شود طبقه اجتماعی آنها را تشخیص داد

جنگجویان قرمز

موبدان سفید

روستاییان آبی

و لباس تابان قرمز شاه، توام با رنگ‌های سفید و آبی است که نماد متکی بودن قدرت او بر سه طبقه اجتماعی مذکور می‌باشد.

پارت‌ها (اشکانیان)

لباس پارت‌ها شباهت زیادی با لباس مادها داشته است. شلوار پارت‌ها به طوری که در تصاویر دیده می‌شود به دلیل فراخی و داشتن چین‌های فراوان عرضی مشهور است. قوامی معتقد است که این شلوارها را همچون ساق‌پیچ‌هایی چرمی برای حفاظت در حین سوارکاری می‌پوشیده‌اند. از تن‌پوش‌های اصلی این دوران می‌توان به نیم‌تنه‌ای چسبان که در جلو بسته می‌شده و نیز تونیکی گشاد و کمردار اشاره کرد.

پوشاک زنان اشکانی

پوشاک زنان اشکانی را می‌توان به صورت پیراهنی بلند، حجیم و پرچین تا روی قوزک‌پا، آستین‌دار و یقه راست توصیف کرد که درناحیه کمر، کمر میخورده و گاه پیراهنی کوتاه‌تر و یقه‌باز روی آن پوشیده می‌شده است. جنس این پوشاک همگی از پارچه‌های منقش و مزین به قلاب‌دوزی بوده است. پوششی شبیه به چادر بر روی سر بسته می‌شده که بر اساس نقاشی‌های معبد شهر دورا _ اوروپوش بیشتر به رنگ‌های ارغوانی و سفید بوده است.

پوشاک ساسانیان

یکی از مقولات مشخص پوشاک ساسانیان، تونیکی است صاف وضخیم که بلند بود و تا زانوها بر روی شلوار قرار می‌گرفت. این تونیک‌ها به شکل کت‌های بلندی که در ناحیه سینه توسط روبانی بسته می‌شود، به تصویر کشیده شده است. از عمده سربندهای ساسانی می‌توان از کلاهی بلند یا گرد نام برد که به سبک پارت‌ها برای حفاظت از گردن یا بدون آن است. ردایی نازک هم داشتند که از جلو بسته می‌شد که بر روی لباس‌های زیرین می‌پوشیدند.

لباس زنان ساسانی

معمولا لباس زنان این دوره تونیک بلندی بود که می‌توانست آستین‌بلند یا بی‌آستین باشد و نیز در زیر سینه‌ها کمر خورده و یا بدون کمر باشد.

برخی پیراهن‌ها دارای تزئینات نواری شکل در زیر بازو و نیز بر دور گردن هستند.

آنها موی سر را بصورت گوجه‌ای در بالای سر می‌آراستند و گیسوان بافته بلند را در طرفین می‌افکندند.

 

پل‌های ایران

پل چیست؟

طاق و گذرگاهی برای عبور از رودخانه، دره، خندق و سایر عوارض طبیعی را پل می‌گویند.

از این تعریف مختصر پیداست؛ طاق‌های به هم پیوسته که بر روی رودخانه برای وصل کردن راه در محل بریده‌ شدن آن توسط موانع طبیعی مانند رودخانه و دره، استوار می‌کرده‌اند را پل می‌گویند.

ساخت پل از چه زمانی آغاز شد؟

ساخت پل از آن زمان که برای گذشتن از نهری، تنه درختی را بر آن می‌انداختند، آغاز شده و به تدریج این‌گونه تکامل یافت که دو رشته طناب از روی نهرهای کوچک عبور می‌دادند، رشته فوقانی برای دست گرفتن و رشته زیرین برای پا گذاشتن بر آن.

با استفاده از الوارهای معلق متصل به هم پل سازی رو به تکامل گذاشت و از آن زمان به معنی واقعی در شکوفایی تمدن‌های بشری نقش مهمی ایفا کرد.

طبقه‌بندی سازه و انواع پل‌ها:

در یک تقسیم‌بندی کلی، شالوده و پایه‌های پل را زیرسازه و قسمتی که بصورت یک سیستم خمسی وظیفه تحمل عبورگاه عرشه را بین پایه‌ها به عهده دارد، رو سازه می‌گویند.

زیرسازه مرکب از چند پایه است و در پل‌های کوچک دو یا چند دهانه پایه است و در پل‌های کوچک دو یا چند دهانه پایه‌های میان بستر رودخانه را میان پایه می‌نامند.

انواع پل:

  • پل‌های ثابت

دو نوع کلی از پل‌های ثابت را می‌توان بر شمرد:

  1. پل بازودار

پل بازودار دارای دو بازو است که کرانه‌های متقابل به طرف وسط رودخانه امتداد دارند و هر یک بر میان‌پایه‌ای استوار هستند. پل‌های بازودار عریض و گاهی در سه قطعه ساخته می‌شوند. که قطعه میانی بر دو انتهای بازوهای کرانه‌ای است. اولین پل بازودار جدید در سال 1867 در آلمان بر رود ماین ساخته شد.

  1. پل معلق

از نخستین نمونه‌های پل‌ها هستند که با استفاده از رشته‌های محکم خیزران (بامبو) در فاصله کوتاهی از یکدیگر در دو سوی رود محکم بسته می‌شدند و روی آن‌ها را با تخته‌های عریض و ضخیم می‌پوشانند.

  • پل‌های متحرک

چهار نوع کلی برای پل‌های متحرک می‌توان بر شمرد:

  1. پل میانگرد

پل میانگرد که بر پایه‌های که در وسط آب بنا شده، استوار است، و با وسایل مکانیکی می‌توان آن را گرداند تا راه برای عبور کشتی‌ها و قایق‌ها باز شود.

2. پل بالارو

شبیه آسانسور کار می‌کند و می‌توان آن را بالا کشید.

  1. پل قبانی

شبیه به تیره‌هایی است که هنگام عبور قطار، راه‌آهن را بر مردم و وسایل نقیله می‌بندد هر دو نوع بالارو و قبانی دارای وزنه‌های سنگین و بزرگی هستند که به بالا و پایین حرکت می‌کنند.

  1. پل‌های قایقی، زورقی و شناور

این پل‌ها در واقع مهم‌ترین نوع از پل‌های متحرک هستند که بسیار کم هزینه و به سرعت قابل ساخت بوده‌اند. از کنار هم قرار دادن قایق‌ها، زورق‌ها و شناورها به ویژه در مواقع جنگی و بستن آن‌ها به یکدیگر با استفاده از کابل یا زنجیر، ساخت چنین پل‌هایی انجام می‌شود.

  • پل‌بند (شادروان)

در بسیاری از مواقع بند (سد) کار پل را انجام می‌داده و بنای بند در ایران، همزاد پل‌سازی است.

 

 

کاروانسرا

کاروان سرا چیست؟

کاروانسرا به محل استراحت و تامین غذای کاروان‌هایی که ساعت ها در حال پیاده‌روی بودند گفته می‌شود، علاوه بر این افراد می‌توانستند اسب‌هایشان را دراسطبل کاروانسرا جا بدهند و خودشان به راحتی استراحت کنند.

کاروانسرا از ترکیب کاروان به معنای (افرادی که گروهی سفر می‌کنند) و سرا به معنای‌ (خانه یا مکان استراحت) تشکیل شده است.

واژه شناسی کاروانسرا

رباط: رباط منحصرا به ساختمان‌های کنار راه و به ویژه بیرون از شهر و آبادی اطلاق می‌شود.

خان یا خوان: به معنی خانه و کاروان خانه آمده است.

خان التجار: به معنای کاروانسرای بزرگ (خاصه با دکان‌های متعدد برای اجناس گوناگون) و (خان خرک) به معنای کاروانسرای کوچک ( احتمالا برای یک جنس یا اجناس مشابه) دیده شده است.

فندق: به معنای کاروانسرای معمولی است.

تیم و تیمچه: به معنای کاروانسراهای بزرگ و کوچک شهری آمده است.

تیمچه از مهم‌ترین بخش‌های بازار به شمار می‌رفته و نقش کاروانسرا را به عنوان بارانداز و محل خرید و فروش بار  در بر داشته است.

تاریخچه کاروانسرا

کاروانسراسازی از قرن‌ها پیش در ایران رواج داشته، که البته ارائه سند دقیق باستان شناسی آن آسان نیست، اما شاید بتوان تاریخ تکوین آن را در زمان هخامنشیان دانست.

کارکرد کاروانسراها

  • کاروانسرا دارای یک در بزرگ برای ورودی است.
  • در دو طرف در ورودی ایوانچه‌هایی وجود دارد که در مواقعی که هوا گرم است می‌توان از آنها برای خواب و استراحت استفاده کرد.
  • به جز ایوانی که از آن وارد حیاط می‌شوند در وسط سه ضلع دیگر یک و یا سه ایوان دیگر وجود دارد که اتاقی بزرگ در پشت آن، ویژه مسافران خاص است.
  • در دو سوی این ایوان‌ها ایوانچه‌هایی وجود داردکه غالبا اتاقی در پس دارند و هر کس می‌تواند یکی از آنها را اختیار کند.
  • استبل‌ها در پشت اتاق ها قرار دارند، در داخل استبل ها هم ایوانچه‌هایی در نظر گرفته شده بود برای اقامت مسافران و نوکران هم می‌توانستند در آنجا طبخ کنند.
  • گاهی پنجره‌هایی از داخل ایوانچه‌ها به داخل استبل باز می‌شود وفرد می‌توانست از آنجا ببیند که اسبش را خوب پرستاری می‌کنند یا نه.
  • اتاق‌ها بصورت خالی در اختیار مسافران قرار می‌گیرد و باید تمام وسایل‌ها از جمله فرش، وسایل آشپزی و… را با خود بیاورند.
  • برای اقامت در ایوانچه‌ها یا اتاق‌ها مبلغی بابت کرایه از آنها نمی‌گیرند.
  • گنجایش کاروانسراها محدود است.
  • غنی و فقیر در کاروانسرا باهم برابر هستند و تفاوت در درجه و رتبه وجود ندارد.
  • در مجاورت کاروانسرا چند چاه یا آب انبار وجود دارد.
  • کاروانسراهایی که زیرزمین دارند از آنها برای گریز از گرمای تابستان استفاده می‌شود.
  • کاروانسراها در شرایط ناامنی گاه جنبه دفاعی نیز داشته و برج و کنگره‌هایی برای تیراندای و یا سوراخ‌هایی برای ریختن مواد داغ بر روی مهاجم داشته‌اند.

از لحاظ محل قرارگیری کاروانسراها یا درون شهری هستند یا برون شهری

کاروانسرای درون شهری

در کاروانسراهای درون شهری بیشتر مبادلات کالاهای بازرگانی صورت می گیرد، اکنون از این کاروانسراها تحت عنوان سرا یاد می‌شود.

این کاروانسراها عمدتاً بارانداز و محل عرضه کالای کاروانیان بودند.

موقعیت آنها در بازار و پشت راسته اصلی و گاهی در کنار راسته فرعی آن و یا خارج از بازار بودند.

در این کاروانسراها معمولا فضای استراحت چهارپایان وجود نداشت.

کاروانسراها از نظر محل قرارگیری، اعتبارشان مشخص می شود که سراهای نزدیک به مسجد جامع و بازار از لحاظ اعتبار بسیار بالاتر از سراهای نزدیک ورودی شهر بودند .

از کاروانسراهای درون شهری می‌توان به  کاروانسرای گنجعلیخان کرمان و کاروانسرای شاه، کاروانسرای انارفروشان و… اشاره کرد این دو کاروانسرا در اصفهان قرار دارند.

کاروانسراهای برون شهری

اما کاروانسراهای برون شهری جنبه توقفگاه و استراحتگاه دارند و نحوه قرارگیری آنها به گونه‌ای است که هر چند فرسنگ کاروانیان به آنها می رسند.

فضایی جهت استراحت کاروانیان و چهارپایان دارند که مدت ماندگاری مسافران می‌تواند به چندین روز برسد .

شب ها درب کاروانسرا را می‌بندند عده‌ای پاسبان مشغول نگهبانی هستند .

کاروانسراها در مواقع ناامنی جنبه دفاعی نیز پیدا می‌کنند به گونه‌ای که سوراخ هایی جهت ریختن سرب داغ از بالا بر روی مهاجمان در آن‌ها ایجاد شده بود.

از کاروانسراهای برون شهری می‌توان به کاروانسرای مادرشاه یا مهمانسرای شاه عباسی، کاروانسرای چاه گنبد و…. اشاره کرد.               

 بنای کاروانسراها

معمولا کاروانسراها بناهای مستطیل شکل و ساده هستند، دارای چهار دیوار طویل، برج‌هایی در چهارگوشه که گاه در میان اضلاع طولانی‌تر است و در بیرون کاروانسرا نمای قلعه مانند می‌سازند اما کاروان سراهایی هستند که معماری متفاوتی دارند مثل کاروانسرای زین‌الدین در جاده کرمان _ یزد که بصورت مدور ساخته شده است.

فضاهای موجود در کاروانسرا

برجک

سردر ورودی

هشتی

حیاط

ایوانچه

حجره

اصطبل

اتاق کاروان سالار

انبار

انواع کاروانسراها

1) کاروانسرای شاهی: این پناهگاه‌ها کاملا در اختیار و انحصار شاهنشاه بوده‌اند.

2) کاروانسرای خصوصی: این کاروانسراها و عواید آن‌ها به بخش خصوصی تعلق داشت.

3) کاروانسرهای خیریه و اوقاف:  این کاروان‌ها را خیرین می‌ساختند و آن‌ها را با کاروانسراهای وقف نباید اشتباه کرد. علاوه‌بر این که این بناها بر زیبایی شهر می‌افزودند، کمک فوق العاده‌ای هم به زائران محسوب می‌شدند. در این نوع ساختمان‌ها هیچ پولی از مسافران و زائران دریافت نمی‌شد و گاه هنگام ترک آن انعامی به دربان می‌دادند. دربان یا کاروان سرادار علوفه و وسایل دیگر زندگی و خوراکی را که مورد احتیاج مسافران بود به آنها می‌فروخت.

 

یوز پلنگ آسیایی

چند ویژگی یوزپلنگ آسیایی

دم مانند یک سکان به تغیر جهت سریع هنگام دویدن کمک می‌کند.

بعد از شش ماهگی برخلاف بقیه گربه سانان نمی‌تواند ناخن‌هایش را جمع کند.

دست و پای بلند و کشیده که برای برداشتن گام‌های بلند هنگام دویدن تکامل یافته است؛ طول هر گام هنگام دویدن 7 متر است.

بدن لاغر و کشیده و انعطاف پذیر.

بینایی

توانایی تشخیص جزییات تا 5 کیلومتر

خط اشک

خط سیاه رنگ کشیده شده از گوشه چشم تا کنار دهان، نور خورشید را جذب و باعث دید بهتر می‌شود.

اندام داخلی

قلب، ریه و کبد یوزپلنگ 3 برابر شیر است.

طول دم

84_60 سانتی‌متر

طول بدن

150_140 سانتی‌متر

نقش و نگار بدن

خال گرد سیاه و توپر

زیستگاه

تپه ماهور و کوهپایه

تعداد

در سراسر قاره آسیا کمتر از 40 یوزپلنگ باقی مانده است؛ که تنها در کشور ما ایران زندگی می‌کنند.

 عوامل تهدید کننده

 احداث معادن، حضور گله و سگ، عبور جاده، قاچاق توله، شتر (تهدید منابع آب)

غذا

 خرگوش، آهو و جبیر، بزوحشی، گوسفند وحشی.

همه با هم در حفاظت از یوز پلنگ ایرانی

دنبال نکردن یوز پلنک با خودرو یا موتور سیکلت در صورت مشاهده آن در طبیعت.

شکار نکردن غیرمجاز در مناطق حفاظت شده.

همکاری با محیط‌بانان مناطق حفاطت شده.

حفاظت درست از گله برای جلوگیری از حمله گوشتخواران.

خارج نکردن توله یوز‌ها از طبیعت

احتیاط در رانندگی به هنگام عبور از نزدیگی زیستگاه یوز و مشاهده تابلو هشدار دهنده خطر برخورد با یوز

کنترل سگ‌های گله و جلوگیری از حمله آنها به یوزپلنگ و توله‌هایش

صحبت با دوستان و آشنایان درباره اهمیت حفاظت از یوزپلنگ

وُل آبزی

وُل آبزی

ول آبزی بزرگ‌ترین ول ایران است. این جانور که اغلب در اطراف رودخانه‌ها، زندگی می‌کند، از خانواده هامسترهای طلایی و ول‌ها است. آ‌ن‌ها جمعیتی نامعلوم دارند.

پراکنش وُل‌ها

در اروپا و آسیای غربی تا ایران و عربستان پراکنده است در ایران در شهرهای زنجان، تهران، جنوب دریای خزر، آذربایجان، کرمانشاه، لرستان و اصفهان دیده می‌شوند.

وُل شناگری ماهر

با آنکه ول‌های آبزی شناگران ماهری هستند، معمولا در کنار آب و در میان گیاهان هنگامی که با دشمنی مواجه می‌شوند، به جای فرار ترجیح می‌دهند در آب شیرجه بزنند. آن‌ها می‌توانند 1/5 دقیقه در عمق 2 تا 3 متری آب شنا کنند.

لانه‌های وُل‌ها کجاست؟

لانه‌ وُل‌های آبزی نیز در کنار آب و نزدیک سطح آن قرار دارد. این لانه زیر زمینی است و چند راهرو دارد که به یک سوراخ بزرگ ختم می‌شوند. وُل‌ها کف لانه را با علف‌های خشک می‌پوشانند.

عمر وُل‌ها چقدر است؟

ول‌های آبزی عمر بسیار کوتاهی دارند؛ اغلب پیش از رسیدن به یک سالگی می‌میرند.

زادآوری وُل‌ها چگونه است؟

ول‌های آبزی ماده 3 تا 5 بار در طول سال تولید مثل می‌کنند. ول‌های ماده 21 روز پس از جفت‌گیری، 4 تا 8 نوزاد کور و بدون مو به دنیا می‌آورند. نوزادان 10 روز پس از تولد چشم‌هایشان را باز می‌کنند و بین 14 تا 18 روز پس از تولد از شیر مادر تغذیه می‌کنند.

 زندگی وُل‌ها چگونه است؟

ول‌های آبزی بیشتر با هم زندگی می­‌کنند و اغلب گروه‌های کوچک خانوادگی تشکیل می‌دهند. این گروه‌ها از چند ول بالغ و گاهی تا دو نسل از ول‌های کوچک‌تر تشکیل می‌شوند.

گروه خانوادگی برخی ول‌ها بسیار بزرگ است و جمعیت آن‌ها گاهی به هزار تا سه هزار عدد می‌رسد. این ول‌ها، که ول‌های مرغزار نامیده می‌شوند، در ایران زندگی نمی‌کنند.

دهان دوقسمتی؟

این ول‌ها از مواد گیاهی اطراف رودخانه‌ها و تالاب‌ها تغذیه می‌کنند. در هنگام تغذیه‌، ممکن است مواد غیرخوراکی مانند پارچه و کاغذ نیز وارد دهان آن‌ها شود. برای اینکه این مواد زاید به قسمت انتهایی دهان وارد نشود، دهان ول‌ها یک ویژگی منحصر به فرد پیدا کرده است.

ویژگی منحصر به فرد دهان وُل‌ها چیست؟

این جانواران مانند بیشتر جوندگان دندان نیش ندارند؛ در نتیجه بین دندان‌های پیشین و آسیای آن‌ها یک فضای خالی وجود دارد در این فضای خالی، دیواره دهان به طرف داخل فشرده می‌شود و در نتیجه فضای دهان به دوقسمت جلویی و عقبی تقسیم می‌گردد. در هنگام تغذیه، مواد غیرخوراکی در قسمت جلویی دهان باقی می‌مانند و وارد دستگاه گوارش نمی‌شوند.

ریخت شناسی وُل‌ها

دارای بدنی استوانه‌ای و خپل، پوزه‌ای کوتاه، سری بزرگ، دمی نسبتا بلند و به اندازه نصف طول بدنش است. گوش‌هایی کوتاه و پنهان در میان موها، پاهایی کوتاه و چشم‌هایی کوچک دارد. موهای بدنش انبوه‌اند و در زیر نور خورشید می‌درخشند. موهای پشت بدنش به رنگ قهوه‌ای و موهای زیر بدنش روشن‌تر است.

 

مرال

مرال بزرگ‌ترین گوزن، گیاه­خوار و سم دار ایران است. این گوزن زیبا و بزرگ جثه با شاخ‌هایی شبیه شاخ‌های درخت در مناطق جنگلی و بیشه‌زارهای مناطق کوهستانی ایرانی زندگی می‌کند.

نحوه زندگی

مرال ها بصورت اجتماعی زندگی می‌کنند. در فصل جفت‌گیری معمولا نر با تعدادی ماده یک گروه را تشکیل ‌می‌دهند ولی در ایام دیگر سال، نرها در یک دسته و ماده‌ها و بچه‌ها در دسته دیگر زندگی می‌کنند.

بچه‌های خال خالی

نوزاد مرال، که به گوساله معروف است، برخلاف والدین خود خال‌های سفید رنگ متعددی دارد. گوساله‌ها پس از تولد می‌توانند راه بروند یا بدوند اما مادرانشان آن‌ها را در میان علف‌های انبوه و بلند مخفی می‌کنند.

خال‌های روی بدن بچه مرال‌ها به استتار هرچه بیشتر آن‌ها و در نتیجه در امان ماندنشان از دست شکارچی‌ها کمک می‌کنند؛ زیرا شبیه سایه‌هایی هستند که در اثر تابش نور خورشید از میان شاخه و برگ درختان بر کف جنگل ایجاد می‌شوند.

گاوبانگی

مردم مازندران به دلیل شباهتی که مرال‌ها با گاو دارند، به آنها (گاو کوهی) می‌گویند. در شهریورماه، که فصل جفت‌گیری یا به اصطلاح (فصل مستی)، مرال‌هاست، هر مرال نر بزرگ و قوی چند راس ماده را تحت مراقبت قرار می‌دهد و پشت سر آن‌ها حرکت می‌کند. در این هنگام،جانور برای اینکه اعلام کند این دسته اعضای خانواده‌اش هستند، بانگ‌های بلند و مستانه‌ای سر می‌دهد که به آن گاوبانگی می‌گویند. البته گاهی این آواز بلند و قوی به قیمت جان مرال نر تمام می‌شود؛ زیرا مرال‌های نری که ماده ندارند، با شنیدن این صدا به مرالی که نعره می‌کشد، نزدیک می‌شوند و بین آنها نبرد سختی در می‌گیر. گاهی هنگام نبرد شاخ‌های آن‌ها چنان در هم فرو می‌رود که دو رقیب هیچ‌گاه نمی‌توانند از هم جدا شوند و ممکن است هردو بمیرند.

چه زمانی شاخ­های مرال‌ها می‌افتند

مرال‌های نر شاخ‌های بلند و با شکوهی دارند که با همه عظمت و زیبایی‌شان، هر سال در اواخر زمستان می‌افتند؛ به همین دلیل آن‌ها در این فصل بسیار منزوی می‌شوند و به قسمت‌های محتلف جنگال پناه می‌برند تا ازچشم دیگران پنهان باشند. به علاوه چون وسیله دفاعی خود را از دست داده‌اند بسیار محتاط می‌شوند.

دلیل افتادن شاخ مرال‌ها

دلیل افتادن واکنش‌های هورمونی بدن مرال‌های نر است. در این فصل غده هیپوفیز مغز هورمونی ترشح می‌کند که باعث فعال شدن نوعی از گلبول‌های سفید بدن مرال‌ها به نام ( گلبول سفید استخوان‌خوار) می‌شوند. این گلبول‌ها به قسمت‌های قاعده شاخ حمله می‌کنند و باعث تخریب این ناحیه می‌شوند؛ در نتیجه، شاخ‌ها می‌افتند.

شاخ‌ها چه زمانی دوباره رشد می‌کنند؟

با افزایش طول روز در تابستان، غده هیپوفیز هورمونی به نام (هورمون رشد) ترشح می‌کند که باعث جوانه زدن مجدد شاخ‌ها می‌شود.

چه زمانی بهتر می‌تواند آنان را دید؟

مرال‌های نر پس از مراحل شاخ اندازی برای تامین و جبران کلسیم، فسفات و آهن منیزیم از دست رفته، میل زیادی به خوردن جوانه‌های تازه و سرشاخه‌های درختان دارند. در این زمان، به راحتی می‌توان آن‌ها را دید.

شاخ‌های کرکی‌

شاخ‌های تازه‌ای که در فصل گرما رشد می‌کند، پوششی مخملی و کرک مانند دارند. این پوشش پس از مدتی خشک می‌شود و به خارش می‌افتد. در این زمان، مرال‌ها شاخ‌های خود را به درختان و شاخه‌ها می‌مالند تا این پوشش‌ تکه تکه شود و بریزد. پس از مدتی شاخ‌ها بسیار سخت و سفت می‌شوند و شاخک‌های متعددی روی آن‌ها رشد می‌کنند.

گرگ خاکستری

گرگ خاکستری بزرگ‌ترین سگ‌سان ایران است. این حیوان در بیشتر داستان‌ها و افسانه‌ها شخصیت منفوری دارد اما در واقع، اگر این حیوان در طبیعت نباشد، بسیاری از گونه‌های دیگر با مشکل رو به رو می‌شوند.

زندگی گروهی

گرگ‌ها از خانواده دوست‌ترین حیوانات هستند و انرژی زیادی برای حفاظت از خانواده و بچه‌هایشان صرف می‌کنند. آن‌ها بصورت گروهی زندگی می‌کنند. هر گروه می‌تواند از 2 تا 25 گرگ تشکیل شود ولی معمولا 7 گرگ در هر گروه وجود دارد.

زیاد بودن اعضای یگ گروه نشانه چیست؟

نشانه آن است که طعمه و غذای فراوانی برای گرگ‌ها فراهم بوده است.

آیا همه گرگ‌ها در گروه زندگی می‌کنند؟

گرگ‌های پیری که قادر به همراهی گروه نیستند از گروه جدا شده و به تنهایی زندگی می‌کنند.

گرگ آلفا کیست؟

گرگ آلفا رهبری گله را به عهده دارد و قوی‌ترین و با تجربه‌ترین نر گروه است. البته ماده‌ها نیز می‌توانند در این مقام قرار گیرند.

 حرکت گرگ‌ها به چه صورت است؟

گرگ‌ها به صورت ستونی به دنبال هم حرکت می‌کنند و گرگ آلفا در جلوی ستون راه می‌رود در حالی که بع نشانه رهبری گروه، موهای بدنش را پوش می‌دهد و گوش‌ها و دمش را بالا می‌گیرد.

وظیفه گرگ آلفا چیست؟

تصمیم‌گیری در مورد سمت و جهت مهاجرت، وقت استراحت یا ادامه مهاجرت، زمان حمله برای شکار و… است. البته گرگ آلفا بهترین قسمت شکار را هم می‌خورد.

آیا بقیه اعضای گروه نیز سمتی دارند؟

بقیه اعضا به نسبت قدرتشان جایگاه بعدی را در گروه به خود اختصاص می‌دهند این رده بندی حتی در میان توله‌ها هم وجود دارد توله‌ها برای اثبات برتری خود، حتی از 30 روزگی مبارزه جدی خود را با هم شروع می‌کنند البته بیشتر این جنگ‌ها به صورت بازی است.

زبان بدن

گرگ‌ها با استفاده از حرکات دست و صورت با هم حرف می‌زنند. به عنوان مثال اگر گرگ آلفا سر پنجه‌اش  را روی شانه گرگ زیر دست بگذارد یا پوزه آن را چنگ بزند، نشان می‌دهد که آن گرگ زیاده‌روی کرده است و گرگ آلفا می‌خواهد با آن گرگ یادآور کند که حواسش باشد رئیس کیست!

پایین آوردن سر نشانه اطاعت و فرمانبرداری است و به یک طرف نگه‌داشتن تنه به معنای تسط داشتن است.

گوش به جای چشم

حس بینایی گرگ‌ها زیاد قوی نیست ولی حواس شنوایی و بویایی آن‌ها بسیار کارآمد و قابل اتکاست. گرگ‌ها برای برقراری ارتباط با همسایگان خود زوزه می‌کشند.

گرگ‌ها می‌توانند زوزه گرگ‌های دیگر را از فاصله بیش از 40 کیلومتری بشنوند. آن‌ها می‌توانند بوی حیوانات دیگر را حتی از فاصله 2/5 کیلومتری تشخیص دهند.

موجودات خستگی ناپذیر

گرگ‌ها می­‌توانند برای یافتن غذا روزانه 100 کیلومتر راه بروند. آنها مسافت کوتاه را با سرعت 64 کیلومتر برساعت می‌دوند.

گرگ‌ها معمولا روزانه بین 5/2 تا 3/6 کیلوگرم گوشت می‌خورند و پس از خوردن این حجم از غذا می‌توانند 2 تا 3 روز بدون شکار به زندگی بپردازند.

اگر به مدت طولانی غذا نخورده باشند و منبع غذایی خوبی را یافت کنند می‌توانند تا 10 کیلوگرم گوشت بخورند.

فک دریای خزر

فک دریای خزر یکی از پستانداران کمیاب آبزی دنیاست که فقط در دریای خزر و رودهای بزرگ منتهی به آن زندگی می‌کند. این گونه، تنها پستاندار دریای خزر است. طی سال‌های گذشته، تعداد فک‌های دریای خزر بسیار کم شده و نسل آنها در حال انقراض است.

شناگران ماهر

فک پستانداری است که در آب زندگی می‌کند و فقط برای تولید مثل و گاهی برای استراحت به ساحل می‌آیند.

این جانور در خشکی بسیار کم تحرک و در آب بسیار فعال است و با کمک پاهای خود به سرعت شنا می‌کند. فک از دست‌ها برای حفظ تعادل استفاده می‌کند. بدن این پستاندار برای زندگی در آب تغیراتی کرده است.

فک

بین انگشتان دست و پای آن پرده‌ای وجود دارد که دست‌ها و پاها را به باله‌ای برای شنا تبدیل می‌کند.

پاها در انتهای بدن و در امتداد دم قرار گرفته‌اند؛ به همین دلیل فک‌ها نمی‌توانند به راحتی روی زمین راه بروند. آنها شناگران ماهری هستند و می‌توانند بیش از 15 تا 30 دقیقه در زیر آب شنا کنند اما پس از آن باید برای تنفس به سطح آب بیایند.

اندازه و وزن فک‌ها چقدر است؟

طول بدن 130 تا 150 سانتی‌متر و وزن آن حدود 50 تا 85 کیلوگرم است.

مهاجرت سالانه فک‌ها به چه صورت است؟

فک‌های دریای خزر مهاجرت سالانه منظمی دارند که به دمای آب بسیار وابسته است.

وقتی دمای آب افزایش می‌یابد، آن‌ها به قسمت‌هایی که آب عمیق‌تر و سردتر است، مهاجرت می‌کنند؛ به همین دلیل تابستان‌ها آن‌ها را در قسمت‌های جنوبی دریای خزر (سواحل ایران) مشاهده می‌کنیم.

در فصل پاییز، فک‌ها به سمت آب‌های شمالی (سواحل روسیه) مهاجرت می‌کنند.

در فصل زمستان که قسمت‌های شمالی دریا یخ می‌بندد، فک‌ها روی توده‌های شناور یخ رفت و آمد می‌کنند.

فک و خانه‌های یخی

فک‌های دریای خزر برای زادآوری به یخ‌های قسمت‌های شمالی دریای‌خزر وابسته‌اند. آنها در اواخر بهمن و اوایل اسفند، جفت‌گیری می‌کنند. در این زمان، بین نرها دعوای سختی در می‌گیرد و نر برنده برای خود همسر انتخاب می‌کند.

پس از 11 ماه، 1 تا 2 نوزاد به دنیا می‌آید. پیش از به دنیا آمدن نوزادان، مادر‌ها در یخ سوراخ‌هایی حفر می‌کنند و بچه‌های خود را در آنجا به دنیا می‌آورند.

شکل ظاهری بچه‌ها چگونه است؟

این بچه‌ها بدنشان سفید رنگ است به خوبی در میان یخ‌ها از دید دشمنان پنهان می‌شوند. بعد از دوهفته موهای سفید تغیر رنگ می‌دهند و پس از 2 سال خاکستری می‌شوند.

 

نحوه‌ی بچه‌داری فک‌ها

فک‌های ماده در فصل زادآوری دوبار جفت‌گیری می‌کنند؛ در نتیجه بچه‌ها را رها می‌کنند  و فقط یکبار در روز به آن‌ها سر می‌زنند و بهشان شیر می‌دهند.

رازشکارگری فک‌ها

در دریای خزر پستاندار شکارچی دیگری جز فک‌های خزری وجود ندارد. آن‌ها حس بینایی بسیار ضعیفی دارند و فقط رنگ سبز را می‌توانند تشخیص دهند. حس بویایی و شنوایی فک‌ها نیز بسیار ضعیف است و به آن‌ها در شکار کردن کمک نمی‌کند. البته فک‌ها 124 تا 138 تار سبیل 1 تا 4 سانتی‌متری دارند که محل طعمه را برای آن‌ها تعیین می‌کند.

تارهای عصبی سبیل‌ها به فک‌ها کمک می‌کند که فاصله دقیق طعمه را تشخیص دهند.

 

 

غاز خاکستری

مشخصات ظاهری

این پرنده 83 سانتی‌متر طول دارد و بزرگ‌ترین غاز در منطقه است. منقارش ضخیم و سنگین و به رنگ صورتی است.

سرو گردنش خاکستری و پاهایش صورتی رنگ است.

هنگام پرواز، پیش بال‌هایش به رنگ نقره‌ای است. روی تنه‌اش خاکستری و زیر تنه خاکستری با رگه‌های کوچک سیاه‌رنگی در آن دیده می‌شود.

جوان‌ها شبیه پرنده بالغ، اما فاقد خط حاشیه و لکه روی شکم‌اند.

به جز فصل تولید مثل، پرندگانی اجتماعی‌اند و در طول روز در جنب و جوش‌اند. برای تغذیه، اوایل صبح و نیز بعد از ظهر، به پرواز در آمده و در شالیزارها و مزارع گندم و جو می‌چرند.

صدا

صدای این پرنده بلند و فریاد مانند و دو سیلابی شبیه (یلپ، کو، یو، کو، یو، یو)

یا شیپور مانند، شبیه ( یی، یی، یی) شنیده می‌شود.

 

زیستگاه

این پرنده در مناطق تالابی، باتلاق، دشت‌های سیلابی، سواحل دریاچه‌ها و رودخانه به سربرده و در کنار اراضی باتلاقی و روی زمین آشیانه می‌سازد. در ایران بصورت مهاجر و در اغلب مناطق مناسب زیستگاهی دیده می‌شود.

حفاظت

توجه جدی برای حفاظت از زیستگاه و جلوگیری از شکار بی‌رویه این پرنده، ضروری است.