دیپلم هتلداری و گردشگری برای اولین بار در استان کرمان

gettyimages-588388616-1565037425

آموزش و تربیت نیروی انسانی زیربنای توسعه هر ملت و صنعت است.

خرسندیم با افتخار اعلام‌ کنیم مرکز آموزشی هفتواد کویر از مهرماه سال جاری برای دومین سال متوالی به عنوان مرکز تخصصی آموزش های برون سپاری با اداره کل آموزش و پرورش و اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان کرمان در رشته دیپلم گردشگری و برای اولین بار در استان کرمان در رشته دیپلم هتلداری در مقطع دوم متوسطه همکاری خواهد داشت.

این همکاری در شهرهای کرمان، بم و ماهان صورت می پذیرد و خانواده های محترم که فرزند پایه دهم دارند و دانش آموزان گرامی که قصد ادامه تحصیل در این رشته ها را دارند می توانند به آدرس هنرستانهای دولتی زیر مراجعه کرده و یا با شماره تماس آنها ارتباط بگیرند.

-شهر کرمان
پسرانه: هنرستان کارودانش شهید دادبین
دیپلم گردشگری
آدرس: میدان رسالت، خیابان ۲۴ مهر، ابتدای خیابان اتحاد
شماره تماس: ۳۳۲۳۸۰۸۵-۰۳۴

دخترانه: هنرستان کاردانش حیاتی کرمانی
دیپلم هتلداری
آدرس: پانصد دستگاه، خیابان شهریار، جنب کوچه ۷
شماره تماس: ۳۲۵۱۶۴۲۰-۰۳۴

– شهر بم
پسرانه: هنرستان کارودانش کافی
دیپلم گردشگری
آدرس: خیابان ولیعصر، خیابان رازی
شماره تماس: ۴۴۲۱۴۲۲۰-۰۳۴

دخترانه: هنرستان کارودانش حکیم فارابی
دیپلم گردشگری
آدرس: خیابان ارگ، میدان رحیمی نژاد، جنب ارگ تاریخی بم
شماره تماس: ۴۴۲۱۷۰۰۱-۰۳۴

– شهر ماهان
دخترانه: هنرستان کارودانش مهدوی
دیپلم گردشگری
آدرس: خیابان امام خمینی، خیابان معلم
شماره تماس: ۳۳۷۷۴۶۵۲-۰۳۴

جامعه ایلی در ایران

واژه ایل

ایل معانی متفاوتی دارد اما این واژه در متون کهن ترکی و فارسی به معانی مختلف ولایت، صلح و دوستی، خیل و گروه، دوست، رام و مطیع، مردم و جماعت به کار رفته است.

شیوه­های زیست

جوامع ایلی ایران از لحاظ شیوه زیست و معاش می‌توان به دو دسته تقسیم کرد:

جامعه‌های کوچ‌رو، جامعه‌های یکجانشین.

کوچ‌رو

ایل‌های چادرنشین شبان، در تمام سال پیوسته در پی‌ دام و یافتن مرتع از جایی به جایی دیگر کوچ می‌کنند و با صحراگردی و بادیه‌نشینی و کوچ با فاصله کوتاه و بلند به صورت تحرک عمودی از سرزمین‌های گرمسیر دشتی به سرزمین‌های سردسیر کوهستانی و بالعکس و یا به صورت تحرک افقی در دشت و بیابان زندگی می‌گذرانند.

این گروه، غالبا زیر چادر زندگی می‌کنند و به هنگام کوچ همه اعضای خانواده، زن و مرد و کودک، سیاه چادر و زاد و توشه و اسباب خانه خود را بار ستور می‌کنند و منزل به منزل راه دور و دراز دشت و صحرا را به منظور به دست آوردن آب و مرتع برای گله‌هایشان می‌پیمایند.

انسان و دام و مرتع سه رکن اصلی زندگی کوچ‌رو است و دام و مرتع نقش مهم و حیاتی در زندگی اقتصادی و بقای جامعه کوچ‌رو ایفا می‌کند.

ایل‌های کوچ‌رو فصلی یا موسمی، کوچ تابستانه و زمستانه دارند. این ایل‌ها در بهار باروبنه می‌بندند و با گله‌هایشان به ییلاق یا سردسیر می‌روند بخشی از بهار و تمام تابستان را در ییلاق می‌گذرانند. در پاییز از ییلاق به قشلاق یل گرمسیر باز می‌گردند و بخشی از پاییز و زمستان را در قشلاق به سر می‌برند.

برخی از این ایلات، در پایگاه ثابت خود در قشلاق و شمار اندکی در ییلاق خانه‌های خشت و گلی یا سنگی دارند. بخش دیگر، به خصوص در ییلاق در چادر زندگی می‌کنند.

یکجانشینی

ایل‌های اسکان‌یافته ده‌نشین ایل‌هایی هستندکه زندگی کوچ‌روی و چادرنشینی را رها کرده و با با حفظ ساختار اجتماعی – سیاسی سنتی خود در خانه‌های خشت و گلی روستاها ساکن شده‌اند.

این گروه از جامعه ایلی دو وجهی و بر پایه تولید کشاورزی و دام‌پروری است. دامداران ایل معمولا گله‌های خود را به چوپانان می‌سپارند تا به مراتع متعلق به تیره و طایفه و یا به روستاهای محل اقات آنها، یا کوهستان‌های پیرامون دهات ببرند و بچرانند.

ماری شیل که در سال‌های 1264-1269 قمری در ایران می‌زیسته درباره تغیر شیوه زندگی کوچ‌رو به یکجانشینی برخی از ایلات می‌نویسد: ایل‌هایی هستند که زمانی کوچ‌رو بوده‌اند و اکنون اسکان یافته و به کشاورزی پرداخته‌اند. این ایل‌ها هنوز وحدت و ویژگی خود را به منزله جامعه ایلی حفظ کرده‌اند و هر ایلی را رییسی و هر یک از تیره‌ها و طایفه‌های ایل را سرکرده‌ای رهبری می‌کند.

هر گروه ایلی با حفظ خصوصیت‌های بنیادی در فرهنگ و زبان قوم خود، به گویشی خاص از زبان قومی سخن می‌گویند. زبان‌ها و گویش‌هایی که ایلات و عشایر بدان سخن می‌گویند به جز زبان‌های غیرایرانی ترکی، ترکمنی و عربی ، همه جزء زبان‌های ایرانی و شاخه‌ای از هند و ایرانی یا آریایی هستندکه به خانواده بزرگ زبان هند و اروپا تعلق دارند.

زبان‌ها و گویش‌های ایرانی

کردی، لری، بلوچی.

زبان‌ها و گویش‌های غیرایرانی

عربی، ترکی و ترکمنی

دین و مذهب

تشیع و تسنن: دو مذهب رایج در میان ایلات و عشایر مختلف ایران است.. مذهب شیعه بیشترین پیروان را در جامعه ایلی- عشیره‌ای دارد و از چها فرقه اهل سنت و جماعت، عشایر سنی بیشترشان از مکتب حنفی و شافعی پیروی می‌کنند.

گرو‌هایی از مردم کرد و لر و بلوچ در جامعه ایلی، به خصوص جامعه‎عای یکجانشین به دو طریقت نقش‌بندی و قادری گرویده‌اند و گروهی اهل حق نیز هستند.

تقسیم کار در جامعه ایلی بر چه اساسی صورت می‌پذیرد؟

جنس: از لحاظ جنسی برخی کارها مناسب مردان و برخی مناسب زنان تعیین شده است. مثلا مراقبت و مواظبت از کودکان، رفت و روب و… برعهده زنان می‌باشد.

سن: تقسیم و توزیع کار براساس  سن نیز تا حد زیادی به سن ‌آنها بستگی‌دارد.

مثلا: چراندن گله‌های کوچک بره و بزغاله در اطراف حریم  محل مسکونی برعهده پسران و دختران کوچک. آوردن آب از چشمه و قنات و حمل شاخه و خاشاک از اطراف معمولا  بر عهده دختران و زنان بسیار جوان است.

منزلت اجتماعی: منزلت اجتماعی درتوضیع کار و تخصیص وظیفه در میان افراد و گروه ها و قشرهای اجتماعی نیز تاثیر دارد مثلا، در گذاشته اعضای خانواده­های قشر بالای جامعه، ماننده خانواده های ایل بیگ و خان،  یا ارباب و مالک، برخی از کارهای و وظایفی را که عامه مردم ایلیاتی یا زارع و رعیت برعهده داشتند،پست می‌شمردند و انجام نمی‌دادند.

شایستگی و مهارت: آخرین ملاک تقسیم کار میان زنان و مردان مبتنی بر مهارت و قابلیت جنسی است مثلا: زنان در پشم ریسی و نخ تابی مهارت دارند، و مردان در پشم چینی، چوپانی.

 

کاروانسرا

کاروان سرا چیست؟

کاروانسرا به محل استراحت و تامین غذای کاروان‌هایی که ساعت ها در حال پیاده‌روی بودند گفته می‌شود، علاوه بر این افراد می‌توانستند اسب‌هایشان را دراسطبل کاروانسرا جا بدهند و خودشان به راحتی استراحت کنند.

کاروانسرا از ترکیب کاروان به معنای (افرادی که گروهی سفر می‌کنند) و سرا به معنای‌ (خانه یا مکان استراحت) تشکیل شده است.

واژه شناسی کاروانسرا

رباط: رباط منحصرا به ساختمان‌های کنار راه و به ویژه بیرون از شهر و آبادی اطلاق می‌شود.

خان یا خوان: به معنی خانه و کاروان خانه آمده است.

خان التجار: به معنای کاروانسرای بزرگ (خاصه با دکان‌های متعدد برای اجناس گوناگون) و (خان خرک) به معنای کاروانسرای کوچک ( احتمالا برای یک جنس یا اجناس مشابه) دیده شده است.

فندق: به معنای کاروانسرای معمولی است.

تیم و تیمچه: به معنای کاروانسراهای بزرگ و کوچک شهری آمده است.

تیمچه از مهم‌ترین بخش‌های بازار به شمار می‌رفته و نقش کاروانسرا را به عنوان بارانداز و محل خرید و فروش بار  در بر داشته است.

تاریخچه کاروانسرا

کاروانسراسازی از قرن‌ها پیش در ایران رواج داشته، که البته ارائه سند دقیق باستان شناسی آن آسان نیست، اما شاید بتوان تاریخ تکوین آن را در زمان هخامنشیان دانست.

کارکرد کاروانسراها

  • کاروانسرا دارای یک در بزرگ برای ورودی است.
  • در دو طرف در ورودی ایوانچه‌هایی وجود دارد که در مواقعی که هوا گرم است می‌توان از آنها برای خواب و استراحت استفاده کرد.
  • به جز ایوانی که از آن وارد حیاط می‌شوند در وسط سه ضلع دیگر یک و یا سه ایوان دیگر وجود دارد که اتاقی بزرگ در پشت آن، ویژه مسافران خاص است.
  • در دو سوی این ایوان‌ها ایوانچه‌هایی وجود داردکه غالبا اتاقی در پس دارند و هر کس می‌تواند یکی از آنها را اختیار کند.
  • استبل‌ها در پشت اتاق ها قرار دارند، در داخل استبل ها هم ایوانچه‌هایی در نظر گرفته شده بود برای اقامت مسافران و نوکران هم می‌توانستند در آنجا طبخ کنند.
  • گاهی پنجره‌هایی از داخل ایوانچه‌ها به داخل استبل باز می‌شود وفرد می‌توانست از آنجا ببیند که اسبش را خوب پرستاری می‌کنند یا نه.
  • اتاق‌ها بصورت خالی در اختیار مسافران قرار می‌گیرد و باید تمام وسایل‌ها از جمله فرش، وسایل آشپزی و… را با خود بیاورند.
  • برای اقامت در ایوانچه‌ها یا اتاق‌ها مبلغی بابت کرایه از آنها نمی‌گیرند.
  • گنجایش کاروانسراها محدود است.
  • غنی و فقیر در کاروانسرا باهم برابر هستند و تفاوت در درجه و رتبه وجود ندارد.
  • در مجاورت کاروانسرا چند چاه یا آب انبار وجود دارد.
  • کاروانسراهایی که زیرزمین دارند از آنها برای گریز از گرمای تابستان استفاده می‌شود.
  • کاروانسراها در شرایط ناامنی گاه جنبه دفاعی نیز داشته و برج و کنگره‌هایی برای تیراندای و یا سوراخ‌هایی برای ریختن مواد داغ بر روی مهاجم داشته‌اند.

از لحاظ محل قرارگیری کاروانسراها یا درون شهری هستند یا برون شهری

کاروانسرای درون شهری

در کاروانسراهای درون شهری بیشتر مبادلات کالاهای بازرگانی صورت می گیرد، اکنون از این کاروانسراها تحت عنوان سرا یاد می‌شود.

این کاروانسراها عمدتاً بارانداز و محل عرضه کالای کاروانیان بودند.

موقعیت آنها در بازار و پشت راسته اصلی و گاهی در کنار راسته فرعی آن و یا خارج از بازار بودند.

در این کاروانسراها معمولا فضای استراحت چهارپایان وجود نداشت.

کاروانسراها از نظر محل قرارگیری، اعتبارشان مشخص می شود که سراهای نزدیک به مسجد جامع و بازار از لحاظ اعتبار بسیار بالاتر از سراهای نزدیک ورودی شهر بودند .

از کاروانسراهای درون شهری می‌توان به  کاروانسرای گنجعلیخان کرمان و کاروانسرای شاه، کاروانسرای انارفروشان و… اشاره کرد این دو کاروانسرا در اصفهان قرار دارند.

کاروانسراهای برون شهری

اما کاروانسراهای برون شهری جنبه توقفگاه و استراحتگاه دارند و نحوه قرارگیری آنها به گونه‌ای است که هر چند فرسنگ کاروانیان به آنها می رسند.

فضایی جهت استراحت کاروانیان و چهارپایان دارند که مدت ماندگاری مسافران می‌تواند به چندین روز برسد .

شب ها درب کاروانسرا را می‌بندند عده‌ای پاسبان مشغول نگهبانی هستند .

کاروانسراها در مواقع ناامنی جنبه دفاعی نیز پیدا می‌کنند به گونه‌ای که سوراخ هایی جهت ریختن سرب داغ از بالا بر روی مهاجمان در آن‌ها ایجاد شده بود.

از کاروانسراهای برون شهری می‌توان به کاروانسرای مادرشاه یا مهمانسرای شاه عباسی، کاروانسرای چاه گنبد و…. اشاره کرد.               

 بنای کاروانسراها

معمولا کاروانسراها بناهای مستطیل شکل و ساده هستند، دارای چهار دیوار طویل، برج‌هایی در چهارگوشه که گاه در میان اضلاع طولانی‌تر است و در بیرون کاروانسرا نمای قلعه مانند می‌سازند اما کاروان سراهایی هستند که معماری متفاوتی دارند مثل کاروانسرای زین‌الدین در جاده کرمان _ یزد که بصورت مدور ساخته شده است.

فضاهای موجود در کاروانسرا

برجک

سردر ورودی

هشتی

حیاط

ایوانچه

حجره

اصطبل

اتاق کاروان سالار

انبار

انواع کاروانسراها

1) کاروانسرای شاهی: این پناهگاه‌ها کاملا در اختیار و انحصار شاهنشاه بوده‌اند.

2) کاروانسرای خصوصی: این کاروانسراها و عواید آن‌ها به بخش خصوصی تعلق داشت.

3) کاروانسرهای خیریه و اوقاف:  این کاروان‌ها را خیرین می‌ساختند و آن‌ها را با کاروانسراهای وقف نباید اشتباه کرد. علاوه‌بر این که این بناها بر زیبایی شهر می‌افزودند، کمک فوق العاده‌ای هم به زائران محسوب می‌شدند. در این نوع ساختمان‌ها هیچ پولی از مسافران و زائران دریافت نمی‌شد و گاه هنگام ترک آن انعامی به دربان می‌دادند. دربان یا کاروان سرادار علوفه و وسایل دیگر زندگی و خوراکی را که مورد احتیاج مسافران بود به آنها می‌فروخت.

 

پلنگ

 نام فارسی: پلنگ

نام انگلیسی: leopard

نام علمی: panthera parrdus

پلنگ یکی از زیرک‌ترین و قدرتمند‌ترین گربه‌سان است. این گربه‌سان بزرگ جثه با بدن پوشیده از خال‌های تو خالی خود، در زیستگاه‌های گوناگونی زندگی می‌کند. پلنگ ایرانی بزرگ‌ترین زیرگونه یا نژاد پلنگ در دنیاست.

پلنگ اینجا، پلنگ آنجا، پلنگ همه‌جا!

از آنجا که پلنگ ترکیبی از سرعت، چابکی، انعطاف و قدرت است، می‌تواند در مناطق گوناگون زندگی کند و خود را با هر وضعی وفق دهد. این جانور در بسیاری از مناطق دنیا، از علفزارهای گرم و باز آفریقا گرفته تا جنگل‌های مرطوب و حاره‌ای هند و آفریقا، کوهستان‌های سرد و صخره‌ای خاورمیانه و جنگل‌های سرد خاور دور و روسیه زندگی می‌کند. پلنگ گسترده‌ترین پراگندگی را در بین همه گربه‌سانان بزرگ جهان دارد. در ایران هم در اغلب استان‌های کشور زندگی می‌کند.

پلنگ‌ها، شکارچیان قدرتمند

پلنگ‌ها در مقایسه با سایر گربه‌سانان، قدرت شکارگری زیادی دارند. آن‌ها به دلیل داشتن قدرت بینایی بسیار خوب، برخلاف سگ‌سانان، کمتر طعمه را از روی بو تعقیب می‌کنند بلکه با کمین کردن در مسیر آن، همراه با دویدن و پرش ناگهانی طعمه را شکر می‌کنند. پلنگ علاوه‌بر بینایی بسیار قوی، ویژگی‌های منحصر به فرد دیگری هم دارد که با وجود آن‌ها هر وقت اراده کند، می‌تواند به شکار هر جانوری بپردازد.

برای مثال، قسمت زیرین و بخش داخلی پاهای این جانور از موهای نرمی پوشیده شده است و به همین سبب، هنگامی که راه می‌رود، صدای پایش را نمی‌توان شنید؛ در نتیجه به راحتی و بدون اینکه طعمه متوجه شود، به آن نزدیک می‌شود.

داخل گوش‌های پلنگ از موهای ریزی پوشیده شده است که در مقابل جریان باد، حساسیتی فوق‌العاده دارد این موها کوچک‌ترین تغیرات جهت باد را مشخص می‌کنند و با وجود آن‌ها پلنگ می‌فهمد که در صورت تغیر ندادن مسیر، طعمه بویش را می‌فهمد و فرار می‌کند.

پلنگ‌های قلمرو طلب

پلنگ‌ها از حیوانات قلمرو طلب به حساب می‌آیند. اندازه قلمرو آن‌ها در وضع عادی بین 5 تا 50 کیلومتر مربع است اما ممکن است از این مقدار فراتر هم برود.

بطور کلی اندازه قلمرو پلنگ‌ها به عوامل گوناگونی چون جنسیت، سن، غنی بودن محل زندگی از نظر طعمه، و حضور یا نبود شکارچیان بزرگ دیگر در آن بستگی دارد.

نشانه‌گذاری قلمرو

پلنگ‌ها بطور مداوم به اطراف قلمرو خود سرکشی می‌کنند و سراسر مرزهای آن را نشانه ‌گذارند. این نشانه‌ها به دو گروه بصری و وابسته به بویایی تقسیم می‌شوند.

نشانه‌های بصری

پشته کردن خاک و در مناطق پر درخت پنجه کشیدن بر درختان و ریختن سرگین با بوی خاص است.

نشانه‌های وابسته به بویایی

پاشیدن ادرار با حجم کم روی جای پنجه‌ها بر درخت و نیز روی محل پشته کردن خاک یا روی قسمت‌های انتهایی گیاهان و بوته‌هاست.

گاهی پلنگ‌ها برای تاکید بیشتر، از تلفیق این نشانه‌ها استفاده می‌کنند. آن‌ها تقریبا هر روز حدود قلمرو خود را مشخص می‌کنند و مسیرهای آن‌ را از نظر طعمه مورد بررسی قرار می‌دهند.

پلنگ‌های همه چیز خوار

پلنگ‌ها همانطور که در حوزه وسیعی پراکنده‌اند، تنوع غذایی گسترده‌ای نیز دارند. در واقع، از فهرست طعمه‌های خورده شده توسط آنان تا حدودی می‌توان فهمید که قلمرو این جانوران قدرتمند، چه حیوانات دیگری زندگی می‌کنند.

زادآوری

جفت‌گیری پلنگ‌ها در اواسط زمستان صورت می‌گیرد و توله ها در بهار به دنیا می‌آیند.

اندازه

طول بدن این پستاندار 110 تا 190 سانتی‌متر، طول دمش 60 تا 110 سانتی‌متر، ارتفاع بدن آن 45 تا 70 سانتی‌متر و وزنش 35 تا حدود 100 کیلوگرم است.

رژیم غذایی

سم داران بزرگ مانند کل و بز، قوچ و میش و گراز، پرندگان، خزندگان، روباه، سگ، گاو، گوسفند، الاغ، ماهی و حشره‌ غذای پلنگ را تشکیل می‌دهد.

غارنشین سیاه‌پوش در ایران (خرس سیاه آسیایی)

رفتار شناسی:

شب‌گرد، درصورت داشتن توله و یا امنیت در روز هم دیده می‌شوند و بطور معمول روز‌‌ها در غار یا بین شکاف سنگ‌ها و یا زیر سایه درختان استراحت می‌کنند. معمولا خواب زمستانی دارند و در هنگام خواب از چربی ذخیره شده در طول زمان فعالیت خود استفاده می‌کنند. همانند انسان کف رو هستند و قابلیت بالا رفتن از درخت را به خوبی دارند. خرس ها با ادرار کردن، مدفوع و مالیدن خود به تنه درختان بوی خود را بر جای می‌گذارند تا حضور خودشان را برای سایر خرس‌ها نشان دهند.

ارزش گونه برای انسان و نقش بوم شناختی:

  • اهمیت طبیعت‌گردی و ارزش محیط زیستی
  • احیای زیستگاه‌های جنگلی
  • کنترل جمعیت حشرات و جوندگان

چند ویژگی خرس ها:

  • طول عمر این گونه 25 سال
  • گوش‌های نسبتا بزرگ و گرد
  • موهای بلند وسیاه رنگ
  • طول دم 10-7 سانتی متر
  • طول بدن 180-120 سانتی متر
  • لکه سفید به روی سینه به شکل 7 وجود دارد
  • از نظرحفاظتی این زیرگونه همرده است با یوزپلنگ ایرانی.

پراکنش در ایران:

ایران غربی‌ترین پراکنش این گونه در آسیا است.

پراکنش در ایران؛ در برخی مناطق استان کرمان، هرمزگان و سیستان و بلوچستان

تغذیه:

خرس‌ها‌ی سیاه در طبیعت یک گونه همه چیز خوارند.

خرس‌ها از (بنه و کسور، داز، خرما، کنار، انگور، زردآلو، گیاهان علفی، انجیر، حشرات، جوندگان، خزندگان، ماهیان، پرندگان، لاشه‌خواری و عسل) تغذیه می‌کنند.

زیستگاه:

کوهستانی و جنگلی در ارتفاعات 500 متر تا 2700

وزن:

خرس ماده: 65 تا90 کیلوگرم

خرس نر: 110 تا 150 کیلوگرم

زادآوری:

دوسال یکبار 1 تا 2 توله

مدت آبستنی آن‌ها 7 الی 8 ماه

جمعیت:

روند جمعیت این گونه در آسیا نزولی است.

عوامل تخریب زیستگاه خرس سیاه:

  • تکه تکه شدن زیستگاه
  • بهره‌برداری بی‌رویه از جنگل‌ها
  • معدن‌کاوی
  • احداث جاده‌های روستایی و شهری
  • چرای بی‌رویه دام

عوامل تهدید جمعیت خرس سیاه:

  • شکار و صید گونه
  • استفاده از اجزای بدن خرس در طب سنتی
  • فروش توله‌ها در بازار سیاه
  • سمی کردن لاشه حیوانات اهلی
  • عدم آگاهی مردم نسبت به ارزش‌های گونه
  • افزایش نگرش منفی نسبت به حضور گونه

 

 

 

 

 

 

 

وجه تسمیه کرمان

وزیری کرمانی صاحب تاریخ کرمان معتقد است که:

کرمان منسوب است به کرمان بن هیتال و هیتال انگیزه‌های حضرت نوح است البته در متون قدیم فارسی کرمان و مکدان را دوبرادر از نوادگان کیومرث می‌دانند.

در کتب تاریخی و به ویژه در شاهنامه فردوسی داستانی درمورد هفتواد است که کرمی داشته و مایه اقبال وی بوده است. لذا نام کرمان برگرفته از نام کرم هفتواد است.

وزیری کرمانی در جغرافیای کرمان معتقد است که کرمان، در گذشته گواشیر خوانده شده است و گواشیر دارالملک  اعظم و نقطه دایره مملکت کرمان است.

 

سایکس معتقد است که مولفین مشرق زمین کرمان را در نگارشات خود دارالامان می‌نامند.

عده‌ای کرمان را مرکب از کار و مان دانسته‌اند. کلمه “کار” به معنای رزم ونبرد و “مان” به معنای محل بوده است و در مجموع محل جنگاوری معنا می‌شود.

 

عده‌ای نیز وجه تسمیه کرمان را شهر کوران نامیده‌اند، زیرا آقامحمدخان قاجار در برابر مقاوت مردم کرمان هفت من و نیم چشم از اهالی کرمان درآورد. لذا این شهر، شهر کوران اطلاق کرده‌اند که هیچ قرابتی بین این دوکلمه وجود ندارد و از طرفی کلمه کارمانیا که در عصر هخامنشی به کرمان گفته می‌شد، این وجه تسمیه را باطل می‌کند.

 

شاید کرمان همان کریمان بوده، زیرا در طول تاریخ مهمان‌های ناخوانده سیاسی را می‌پذیرفته است، مثل لطفعلی‌خان که باعث نابودی شهر کرمان شد.

 

در جلد پنجم فرهنگ آنندراج آمده که کریمان پدر نریمان آن شهر را به نام خود بنا نهاده زیرا به اوستا و سنسکریت معنی کوشا و مردانه می‌دهد.

 

در برخی از مدارک تاریخی و جغرافیایی این منطقه کرمان، کارمانیا، ژرمانیا و کرمانی ذکر شده است.

 

در کتیبه بیستون نام آن به صورت یویته ذکر شده است.

در دوره ساسانیان فرمانروای کرمان عنوان شه داشت.

چنان که بهرام چهارم به مناسبت این که در زمان پدرش والی کرمان بود به کرمانشاه (شاه کرمان) معروف بود.

کلمات جادویی

1. “لطفا”

کلمه “لطفا” واقعا کلمه ای جادویی است چون دستور را به درخواست تبدیل می کند. کلمه لطفانشان دهنده‌ی احترام و ملاحظه برای افرادی است که با آنها ارتباط برقرار کرده‌اید، و زمینه را برای ادامه کار مهیا می‌کند.

.

۲. “متشکرم_ خواهش میکنم”

اکثر مردم می‌دانند که باید بخاطر یک هدیه، لطف، پاداش و از این قبیل تشکر کنند. ولی گاهی متوجه نمی شویم که باید به خاطر ادب و نزاکت افرادی که طی روز سر راهمان قرار می‌گیرند هم تشکر و قدردانی کنیم، برای مثال فردی که در را برایمان باز نگه میدارد، این لطف کوچک به دلیل مشغله زیاد مردم که به اطرافشان توجه نمی‌کنند نادیده گرفته می‌شود. ابراز قدردانی و تشکر نشان دهنده‌ی تمدن و فرهنگ است.

وقتی کسی می‌گوید “متشکرم” بهترین پاسخ این است، “خواهش می‌کنم” کم رو نباشید تشکری که بخاطر لطفتان از شما شده را بپذیرید.

نکته ظریفی است، ولی وقتی در مقابل می‌گویید “چیزی نبود”، یا “قابل شما را نداشت” یعنی برای کاری که کرده اید ارزشی قائل نیستید. پس نسبت به تشکر کردن دیگران بی تفاوت نباشید. با پذیرش بزرگوارانه تشکر، عادت تشکر کردن را رواج می‌دهید.

.

۳. “ببخشید”

ببخشید، معذرت می خواهم و پوزش میطلبم نشان دهنده آگاهی شما از این موضوع هستند که باعث ناراحتی کسی شده اید، به فرد نشان می‌دهدکه کار شما عمدی نبوده و باعث آرام شدن شرایط می‌شود.

عادت کنید وقتی کارهای زیررا انجام می‌دهید عذر خواهی کنید:

_ وقتی لازم است در کاری وقفه ایجاد کنید: (ببخشید، ولی پای تلفن با شما کار دارند.)

_ وقتی می‌خواهید درخواستی را مطرح کنید: (ببخشید، ولی اینجا نمی‌توانید سیگار بکشید.)

_ وقتی می‌خواهید اشتباهی را بپذیرید: (ببخشید متوجه نشدم شما در صف هستید.)

_ وقتی کار بدی مانند بادگلو کردن ازشما سر میزند: (ببخشید)

_ وقتی مکالمه ای را ترک می کنید: (ببخشید دلم می‌خواست بیشتر بمانم، ولی باید بروم)

وقتی از سر میز بلند می‌شوید: ( لطفا مرا ببخشید.)

.

۴. “متاسفم”

یکی از ساده ترین و اغلب مهربان‌ترین راه‌ها برای ابراز همدلی یا پشیمانی است. از دست دادن کار، بیماری، مرگی در خانواده، یا از دست دادن حیوان خانگی مواقعی هستند که می‌توانید از کلمه‌ی متاسفم استفاده کنید. در چنین مواقعی مسئله را ساده برگزار کنید، لازم نیست به آن شاخ و برگ بدید ” متاسفم که چنین اوقات دشواری داشتی. تمام مدتی به تو فکر میکردم.”

.

در رد کردن پیشنهاد، درخواست یا دعوت، چقدر ادب و نزاکت به خرج می دهید؟

عجیب است که اکثر مردم وقتی جواب منفی بدهند با حالتی بی ثبات و مردد این کار را می‌کنند‌. صداقت یکی از اصول بنیادی آداب اجتماعی صحیح است.

عبارت ساده “نه متشکرم” که در کودکی آن را یاد گرفته‌ایم باید بخشی از واژه نامه ی روزمره ی زندگی تبدیل شود.

در اینجا به راه‌هایی اشاره شده که به شما کمک می‌کنند در عین با ملاحظه بودن جواب منفی موثری بدهید:

۱. تا ده بشمارید:

چند دقیقه مسئله را سبک سنگین کنید و محدودیت‌هایتان را بسنجید (زمان، پول، علاقه)

حاصل این است که با عزم راسخ‌تری تصمیم می‌گیرید، جواب منفی را ساده‌تر منتقل می‌کنید و پذیرش آن برای پیشنهاد دهنده هم ساده می‌کنید.

۲. نه را با اظهار نظری مثبت همراه کنید:

“نه، ولی از اینکه چنین پیشنهادی دادید متشکرم.” چنین جمله‌ای نشان دهنده‌ی قدر دانی از ملاحظات فرد مقابل است.

۳.در صورت امکان، دلیلی مناسب و صادقانه بیاورید:

“نه، برنامه کاری ام مرا کلافه کرده است.”

تنها زمانی دلیل خود را ذکر کنید که واقعی است و در دادن جواب منفی به شما کمک می کند.

۴. دو پهلو حرف نزنید:

فکر نکنید اگر جواب منفی می‌دهید مقصر هستید، پس مِن مِن نکنید.

“فکر نمیکنم بتوانم” یا “احتمالا نمی‌توانم” نشان می دهد هنوز تصمیم نگرفته‌اید و باعث می‌شود طرف مقابلتان به متقاعد کردن شما ادامه دهد. عدم قاطعیت باعت ادامه دار شدن بحث می‌شود و به ناراحتی دو طرف می‌انجامد.

۵. در را به روی درخواست‌های آینده باز نکنید:

یا از پیشنهادی استقبال کنید یا قاطع جواب نه بدهید.

باغ ایرانی

باغ ایرانی چیست؟

باغ، طبیعت دست ساز بشر است. طبیعتی برخاسته از ذهن و پرداخته به دست انسان؛ انعکاس فرهنگ و تخیل انسان است در پرداختن به طبیعت آب، خاک، نور، گیاه، فناوری و ذوق و احساس است. فضایی خرم و رنگین آراسته و پیراسته و تابع شرایط محیط، که در شکل یابی آن ذوق، سلیقه، مهارت، فرهنگ و تصمیم انسان نقش اساسی دارد.

باغ محوطه ای است محصور که در آن گل و ریاحین و اشجار مثمر و سبزی جات و جز آنها غرس و زراعت می‌کنند.

.

چرا باغ ایرانی به وجود آمده است؟

تمام ادیان الهی انسان را موجودی میدانند که از بهشت رانده شده است و زمانی نیز در صورا رعایت برخی اصول به بهشت موعد برخواهد گشت.

انسان به سبب دوری از بهشت و آرزوی زندگی در آن در دوران مختلف سعی داشته است محیط زندگی و حیات این دنیا را به شکل بهشت در آورد و به سبب این تلاش ها بود که باغ، یکی از شاهکار های انسان، به وجود آمد.

.

باغ های ثبت جهانی در ایران

۱. باغ شاهزاده، کرمان

۲. باغ پاسارگاد، شیراز

۳. باغ ارم، شیراز

۴. باغ چهل ستون، اصفهان

۵. باغ فین، کاشان

۶. باغ عباس آباد، بهشهر، مازندران

۷. باغ دولت آباد، یزد

۸. باغ پهلوان پور، مهریز، یزد

۹. باغ اکبریه، بیرجند

.

انواع باغ:

۱. باغ و باغچه در حیاط

در این نوع باغ حیاط در مرکز خانه قرار گرفته شده است. باغچه پایین تر از ایوان قرار می‌گیرد بطوریکه فرد نشسته در ایوان می تواند منظره ی درختان و گل ها را نظاره کند. قدمت این باغ ها به دوره اشکانیان باز می‌گردد و این باغ ها را می‌توان در خانه های قدیمی شهر های سمنان، شاهرود، یزد، کاشان و کرمان مشاهده کرد.

 

۲. خانه باغ

الگوی طراحی این باغ ها شبیه به منازل مسکونی و بصورت حیاط مرکزی است.مشهور ارین نمونه این خانه باغ ها خانه قوام در شیراز است که دوسمت حیاط آن دو استخر با کاشی های آبی رنگ ساخته شده است.

۳. باغ حکومتی

باغ های حکومتی در پایتخت‌ها و بیشتر شهرهای بزرگ و مهم کشور وجود داشته که هم محل سکونت حاکم، بزرگان کشوری یا لشکری و هم محل دیوانخانه بوده است. این باغ به لحاظ برخورداری از فضای سبز جزء باغ‌های کامل به شمار می آید.

۴. باغ مزار

باغ هایی اطراف مزار ها، مقابر و زیارتگاه هاهستند.

همانند مقبره شاه نعمت الله ولی در ماهان کرمان که سه حیاط، و ساختمان‌های پیرامونی آن تقارن زیبایی دارند. هریک از این حیاط‌ها دارای یک حوض و تعدادی درخت است. در اطراف حوض درختان سرو و کاج خودنمایی می‌کنند.

استخر این باغ چیزی متفاوت از استخرهای معمولی ایران است، بگونه ای که حوض هشت گوشی در وسط استخر که طرح صلیبی دارد تعبیه شده است.

۵. باغ میوه

ساده‌ترین گونه باغ از لحاظ طراحی و سود مندترین به لحاظ اقتصادی است.

برخی از این باغ‌ها فاقد هر نوع بنا هستند.

۶. باغ عمومی (باغ ملی)

یک باغ بیرونی است علاوه بر باغ اصلی، که عمومی‌تر است و راهی است برای ورود به باغ اصلی.

دسته‌ای عمده از این باغ‌ها، باغ مقبره هستند که در گذشته برای عموم، جنبه زیارتی و تفریحی داشتند.

۷. باغ شکار

باغ‌هایی که در مناطق زیست حیوانات ساخته می‌شده.

در این شکار گاه‌ها که حفاظت شده بوده، معمولا چهارراه در چهار جهت اصلی تاسیس می‌شده است که در محل تقاطع این چهار مسیر عمارت شاه ساخته می‌شده است.

۸. باغ وحش

باغ‌هایی که محل نگه داری و تعلیم و تربیت حیوانات وحشی توسط شاهان بوده که از قدیم متداول بوده است.

۹. باغ قلعه

این نوع باغ بر اثر شرایط امنیتی دیوارها قطورتر و مرتفع‌تر هستند.

و به تدریج باغ بصورت قلعه یا دژ در می‌آید و مکانی امن برای حاکمان و بعضا شورشیان علیه حکومت محسوب می‌شده.

نهنگ بزرگ

نهنگ بزرگ

نهنگ بزرگ، بزرگ‌ترین حیوانی است که روی کره زمین زندگی می‌کند. این حیوان غول پیکر با وجود جثه بزرگ، از ریزترین موجودات آبزی تغذیه می‌کند.

ماهی یا پستاندار؟

نهنگ ماهی نیست؛ در حقیقت باله‌های جلویی آن همان پاهای جلویی اجدادش است که هنوز هم پنچ انگشت دارد و امروزه فقط برای جلوگیری از غلتیدن جانور و نیز راندن آن به جلو به کار می‌رود.

حرکت نهنگ با انتهای دم بسیار بزرگ افقی‌اش صورت می‌گیرد که به جلو می‌رود و با عضله‌های بسیار قوی‌، به بالا و پایین ضربه وارد می‌کند.

نکته جالب

همه اعضای عقبی بدن نهنگ از بین رفته‌اند؛ به جز یک استخوان ساق پا، که 25 سانتی‌متر طول دارد و در انبوه گوشت فرورفته است. نهنگ‌ها به دلیل اینکه سراسر زندگی خود را در آب می‌گذرانند، در طول سال‌های طولانی، به صورت ماهی تغیر شکل داده‌‌اند.

چند نکته عجیب در باره بزرگ‌ترین حیوان روی کره‌زمین

نهنگ‌ها با سرعت 22 کیلومتر بر ساعت و در هنگام اضطرار با سرعت 48 کیلومتر برساعت شنا می‌کنند.

آن‌ها معمولا بین 8 تا 16 شیرجه سطحی که هر کدام 15 ثانیه طول می‌کشد و پس از آن یه شیرجه عمیق نیم ساعته می‌زنند.

نهنگ‌های آبی بسیار بزرگ‌اند به‌طوری که قلبشان به اندازه یک ماشین سواری، وزن زبانشان به اندازه یک فیل و دمشان به اندازه یک هواپیمای کوچک است.

نوزادان نهنگ‌ها هم خیلی بزرگ‌اند؛ یک نهنگ نوزاد هنگام به دنیا آمدن 7 متر طول و نزدیک به 3600 کیلوگرم وزن دارد. این نوزاد غول پیکر تا 7 ماهگی روزانه 600 لیتر شیر می‌نوشد! در این سن طول بچه نهنگ به 16 متر می‌رسد.

تیغه‌های شاخی به جای دندان

نهنگ‌ها دندان‌ ندارند و به جای دندان تیغه‌های شاخی مثلثی شکل بلند و مژک‌داری به تعداد زیاد از سقف دهانشان آویزان است. آن‌ها بر خلاف جثه بزرگشان از موجودات بسیار ریز آب تغذیه می‌کنندبه این ترتیب که ابتدا دهانشان را باز می‌کنند تا تعداد زیادی از موجودات ریز آب وارد آن شوند. آنگاه با بیرون دادن آب و فیلتر کردن آن، موادغذایی را به کمک تیغه‌های شاخی و مژک‌ها در دهانشان نگه می‌دارند و از آن تغذیه می‌کنند.

فواره نهنگ‌ها

مجرای تنفسی نهنگ در واقع سوراخ تنفسی است که در بالاترین نقطه سر آن قرار دارد و به شش‌های بزرگی به وسعت بالن‌های لاستیکی منتهی می‌شود وقتی نهنگ در آب غوطه می‌خورد، سوراخ‌های بینی‌اش بسته می‌شوند و هوای ذخیره شده، این امکان را فراهم می‌آورد که جانور حتی تا یک ساعت هم زیر آب بماند.

وقتی نهنگ برای دریافت هوای تازه به سطح آب می‌آید، عطسه‌های شدید و رعدآسای او فواره‌ای تماشایی را به وجود می‌آورد که این صدا تا مسافت 1/5 کیلومتری به گوش می‌رسد.

عطسه نهنگ بر اثر چیست؟

عطسه نهنگ در اثر گرمای متصاعد شده از شش بزرگ این حیوان است؛ که در تماس با هوای سرد بخارشده است؛ درست مثل نفس گرم انسان در یک روز سرد زمستانی، که بصورت بخار مشاهده می‌شود.

زادآوری

نهنگ‌های بزرگ در زمستان جفت‌گیری می‌کنند و نوزادان پس از تقریبا یکسال به دنیا می‌آیند.

اندازه نهنگ بزرگ

طول بدن نهنگ بزرگ 22/5 تا 24 متر، شیارهای زیر گلویش 55 تا 90 عدد، تیغه‌های دهانی در هر هر طرف 270 تا 400 عدد، و وزن آن 80 تا 180 تن است.

جمعیت و پراکنش

جمعیت آن‌ها نامعلوم است و در همه اقیانوس‌ها پراکنده هستند و  در ایران در خلیج فارس و دریای عمان دیده می‌شود.

سفر انفرادی یا گروهی کدام یک را انتخاب می‌کنید؟

عوامل بسیاری می­‌تواند در انتخاب سفر انفرادی و گروهی تاثیرگذار باشد. به طورکلی در این قسمت به چند عامل در برنامه­ریزی و انتخاب نوع سفر اشاره خواهیم کرد.

هزینه

یکی از مهمترین عوامل تاثیرگذار در کیفیت و نوع سفر هزینه است. به عبارتی در تورهای گروهی فرد هزینه را  می‌پردازد تا فرد دیگری برنامه­‌ریزی سفر را انجام دهد. این در حالی است که در سفر انفرادی بسیاری از تصمیمات با خود فرد خواهد بود و در نتیجه هزینه سفر به خود فرد بستگی دارد. به طور مثال فرد می‌­تواند نوع هتل، نوع غذا و حتی نوع حمل و نقل خود را در سفر انفرادی از انواع کم هزینه انتخاب کند و در نتیجه تا حدودی هزینه سفر را کاهش دهد، اما در سفرهای گروهی به این شکل نخواهد بود.

آزادی عمل

در سفرهای انفرادی نسبت به سفرهای گروهی فرد بسیار مستقل­‌تر خواهد بود. در سفر انفرادی شما خودتان تصمیم می­گیرید که در چه ساعتی به کجا بروید و چه زمانی بازگردید اما در سفرهای گروهی معمولاً شما باید با توجه به زمانبندی گروه حرکت کنید و دیگر آن آزادی عمل را نخواهید داشت.

آشنا شدن با افراد جدید

آشناشدن با افراد جدید یکی از فاکتورهایی است که فرد را به سفرهای گروهی تشویق می­‌کند.

در سفر گروهی فرد با افراد جدید آشنا می­‌شود و تجارب جدیدی را کسب خواهد کرد. سفرهای گروهی لذت سفر را چند برابر می­‌کند.

آسایش و راحتی

اگر فرد بصورت انفرادی سفر کند و زبان مقصد را بلد نباشد نمی­‌تواند کاری را از پیش ببرد یکی از عواملی که سفرهای گروهی را محبوب کرده همین عامل است؛ در سفرهای گروهی فرد نیازی به آشنایی به زبان مقصد یا تحقیق در مورد برخی مسائل را ندارد چرا که همسفران و یا تولیدر گروه با این مسائل آشنا خواهند بود. این در حالی است که اگر فرد به صورت انفرادی سفر کند باید در مورد هر مسئله کوچکی تحقیق کند و اطلاعات کافی داشته باشد تا به مشکل برنخورد.

امنیت

یکی از بزرگ­ترین نگرانی­‌های مسافران در سفرها امنیت شخصی است. اگرچه امروزه بسیاری از نقاط دنیا از امنیت مناسبی برخوردار هستند تا حدی که می‌­توان به صورت انفرادی به نقاط مختلف سفر کرد با این حال برخی از مسائل هستند که باید در موردشان  محتاط بود. در سفر انفرادی فرد مسئول امنیت خود است و باید برخی از مسائل در مورد مقصد را بداند به طور مثال در کدام خیابان نباید قدم بزند و یا مسائل مرتبط با بیمه و سلامت خود را برنامه‌ریزی کند. هنگام سفر گروهی امنیت مسئله چندان بزرگی نیست چرا که همه چیز از قبل برنامه ریزی شده و راهنمایان تور به بسیاری از مسائل آگاه هستند و امنیت شما بر عهده مسئول تور است.

 

 

هر یک از سفرهای انفرادی و گروهی مزایا و معایب خود را دارند و هر فرد مطابق با  سلیقه خود می­‌توانند نظرات متفاوتی نسبت به سفرهای انفرادی یا گروهی داشته باشد.

در نهایت با در نظر گرفتن این عوامل می‌­توانید تصمیم بگیریدکه کدام نوع سفر برای شما مناسب‌تر خواهد بود.